تقدیم به تنها عشق زندگی ام(عشق ممنوع)
نمیدانستم عشق ممنوع یعنی چه.......
به طرز تلخی آنقدر آرامم که شک دارم به بودنم... ترسم نه از طوفان غم از مرداب شدن روحی ست که هم قافیه ی باران پاییزی شد... ودرخت امیدش برگ برگ
+نوشته شده در یک شنبه 21 بهمن 1390برچسب:خسته ام,پاییزم, ساعت11:0 قبل از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
من شکستم ، تکه تکه، اینقدر حقم نبود باغبان هیزم شکن را محرم خود کرده است چوب دیوار خودم را می خورم ، تکلیف چیست ؟ مثل ماهی ها به آب خوش خیالی می زدم هر کسی سهم خودش را می برد از باغ عشق شور می خواهد رفاقت با دل تنگ حباب هر چه سختی می کشم از تنگی آغوشهاست
+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:من شکستم,,,, ساعت9:54 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
من سراپا بغضم
+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:من سراپا بغضم, ساعت9:48 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
من شكستم آري تو شكستم دادي باده رنگ و ريا را تو به دستم دادي من غريبم آري تو غريبم كردي بي خبر از آيينه ها پر فريبم كردي تو مرا همچون شمع از سر جور و جفا سوزاندي تو مرا سوزاندي تو مرا بر در و ديوار بدي كوباندي من شكستم آري تو شكستم دادي تو مرا از بودن تو مرا از من و از ما و تو از پنجره ها ترساندي... تو مرا از فردا... تو مرا از دريا... تو مرا ترساندي من اسيرم آري تو اسيرم كردي... بي خبر از باران.. تو كويرم كردي..... از شراب دوري تو چه سيرم كردي من شكستم آري
+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ساعت9:45 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
.................................. .............................................. ........................................................ ................................................................. . . .
+نوشته شده در دو شنبه 12 دی 1390برچسب:هیسسسس!, ساعت11:12 قبل از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
+نوشته شده در دو شنبه 12 دی 1390برچسب:شب ازدواجشه, ساعت11:0 قبل از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
من از جنس زمينم خوب ميدانم ، که دريا جد تو در يک تباني ماهي بيچاره را در تور ماهي گير گم کرده نيا باران زمين جاي قشنگي نيست
+نوشته شده در دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:نيا باران ,,,,,,, ساعت8:56 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
به آسمان که می نگرم به یاد خاطرات اولین روز ها می افتم... یاد آن روز ها که کبوتر سبکبال دلم ، در آسمان یکدست آبی زندگی فارغ از هر گونه غم و حسرت پرواز می کرد هر چه تلاش می کنم یادم نمی آید آن زمان که دلم را در چشمانت گره می زدم به کدامین افق خیره شده بودم؟ اندیشه ام چگونه به دست باد سپرده شده بود؟ احساس من در کدامین آتش خاکستر شده بود؟ غرورم در طوفان کدام دریا آخرین نفس هایش را می کشید؟ به خودم می آیم. هوای سرد از بیرون خانه به درون سرک می کشد. آخرین باز مانده غرورم سر از دریا بیرون می آورد و می گوید: نلرز! گرمای عشق در وجود توست... می گویم: وجود من از عشق دیگر خالی و تهی است. باد آرام و ساکت می وزد. ناگهان از اعماق درونم،از زیر خاکستر، صدایی می شنوم: پس چرا هنوز کبوتر دلت می لرزد؟
+نوشته شده در شنبه 5 آذر 1390برچسب:سه سال گذشت,,,, ساعت9:36 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
سلاااام مهدی اومدی یا نیومدی دیییییییییییییییگهههههههههههههه همه چی تموم شد.... فکر میکردم بتونم تحمل کنم که تو ازدواج کنی اما من هنوزم باهات باشم.... اما کم آوردم نمیدونی داره چی بهم میگذره ..... خیلی سخته امییییییییییییییییییدوارم خوشبخت شی.... میگن واسه خوشبختی باید جنگید اما مثل اینکه خوشبختی تو من نبودم... نمیدونم تا حالاشم چطوری باهم بودیم من که........................ دیگه نمیتونی بیای اینجا رمز وبلاگو تغییر دادم اینجا جای احساسات پاکه نه................... ایییییییییییییی خداااااااااااااااااااااااااااااااا فقط خودت کمکم کن دیووووووووووووووووونه نشم............ خدای من عشقم فقط به تو تعلق داره.... ادما قدر احساس منو نمیدونن دیگه نمیخوام حتی................ خدایا کمکم کن......
+نوشته شده در شنبه 5 آذر 1390برچسب:همه چی تموم شده,,,,,,,, ساعت7:54 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
من امشب تا سحر, خوابم نخواهد برد
+نوشته شده در یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:باتو,,,, ساعت8:53 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
" دوستت دارم ! " امیدوارم روزی بتوانم بهترین شعر زندگیم را برای تو بسرایم
+نوشته شده در شنبه 28 آبان 1390برچسب:دوستت دارم,,,, ساعت8:20 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
وقتی از پنجره دلت به آسمون آبی خوبیهایت می نگرم؛ احساسی در درونم می گوید... کاش... وسعت آبی لحظه هایت مال من بود.... اما حییییییییییییییف.........
+نوشته شده در پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:,,,,,؛,,,,,, ساعت5:36 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
سلام عسلم الناز نازم عیدت مبارک امروز روز عید قربانه قرار بود توی این ماه بیام پیشت عزیزم اعصاب برام نمونده نمیتونم بهت زنگ بزنم چون روم نمیشه باز نگی بی وفا بود زنگ نزد آخه روم نمیشه درک کن کارها باب میلم پیش نرفت . ببخشید منو اگه این چند وقته خیلی اذیتت کردم باور کن دست خودم نیست شرایط زندگی این شرایط رو برای ما به وجود آورده. خیلی دوست دارم همه ی زندگی من بسته به زندگی تو و همه ی وجودم متعلق به توست و تویی که همه ی دار و ندارمی . بدون که اگه تو نباشی نه من تو این دنیا میمونم نه این دنیا برای من. تمام لحظه لحظه ی زندگیم رو تقدیمت میکنم لحظه ی دیدنت عسلکم الان اینجا داره برف از آسمون میباره آرزو میکنم تمام غصه هات مثل دونه های برف بریزه و سرشار از شادی بشی. عیدتم مبارک عشق من. قربونیتم به مولا
+نوشته شده در دو شنبه 16 آبان 1390برچسب:عیدت مبارک, ساعت12:58 قبل از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
کشف تو سخته خوشگلم ... آره این اعترافه
+نوشته شده در یک شنبه 15 آبان 1390برچسب:کشف تو,,,, ساعت12:10 قبل از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
دلم شکسته ترین شاخه ی درخت خداست به غربت دل من هیچ دل نمی سوزد میان آینه ی چشمهای من قدری به وقت فاصله، لبخند تو پلی ست عظیم مگر که گام نهی در حریم کوچه ی ما نگاهت ، از سر من دست بر نمی دارد سری به سینه بنه ، ژاله باش داغ مرا به غربت دل من هیچ دل نمی سوزد میان آینه ی چشمهای من قدری به وقت فاصله، لبخند تو پلی ست عظیم مگر که گام نهی در حریم کوچه ی ما نگاهت ، از سر من دست بر نمی دارد سری به سینه بنه ، ژاله باش داغ مرا
+نوشته شده در سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:دلم شکسته ترین شاخه ی درخت خداست, ساعت5:2 بعد از ظهرتوسط الناز تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
|
About
نام تو را روزی .........تمام غار نشینان...........بر سنگ نوشتند ...........و سنگ ها از آن روز ............جنگل شدند ............امروز هم از ............کیمیای نام تو............این وازه های خام ..........در دست های خسته ی من ..............شعر می نویسند ...........من در ادای نام تو ..............دم میزنم ................شعرم حرام باد .............اگر روزی تا بوده ام ...............جز طنین نام تو ...............شعری سروده ام _____________________ _____________________ ______________________ سلام به همه کسای که به این وبلاگ سر میزنن نویسنده این وبلاگ منم الناز والبته تنها عشقم مهدی که اون هم مدی ر این وبلاگه دو نفری این وبلاگو اداره میکنیم اما من شروع کردم به عشق اون خودش میدونه چقد دوسش دارم و این وبلاگم با تمام عشقم تقدیم به اون میکنم. Archivesهفته چهارم دی 1391هفته چهارم بهمن 1390 هفته چهارم دی 1390 هفته دوم دی 1390 هفته سوم بهمن 1390 هفته دوم دی 1390 هفته چهارم بهمن 1390 هفته سوم بهمن 1390 هفته اول بهمن 1390 هفته سوم دی 1390 هفته دوم دی 1390 هفته چهارم بهمن 1390 هفته سوم بهمن 1390 هفته دوم بهمن 1390 هفته اول بهمن 1390 هفته چهارم دی 1390 هفته سوم دی 1390 هفته دوم دی 1390 هفته چهارم بهمن 1390 هفته سوم بهمن 1390 هفته اول بهمن 1390 هفته چهارم دی 1390 هفته سوم دی 1390 هفته دوم دی 1390 Authorsالناز تنهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااLinks
شهروند سکوت
تبادل
لینک هوشمند
LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی
کاربران آنلاین:
بازدیدها :
Alternative content |